چند ماهی هست که آتشی به جان مسلمانان جهان افتاده است، آتشی که شیعه و سنی نمی‌شناسد و همه را داغدار کرده است، آتشی که شاید دامن مسببانش را بگیرد.

چند وقت پیش  بخشی از یک فیلم در اینترنت پخش شد. این فیلم که «بیگناهی مسلمانان» نام دارد، حاوی صحنه‌هایی است که به طرز وقیحانه‌ای به پیامبر اسلام(ص)، اهانت می‌کند.

بلافاصله غوغایی به پا شد و پیش از همه مصریان اعتراض خود را آغاز کردند. این اعتراض به مسلمانان محدود نشد و حتی برخی مسیحیان و قبطی‌ها هم در میان معترضان مصری حضور داشتند.

از آنجایی که فیلم در سایت یوتیوب که مربوط به ایالات متحده آمریکاست، پخش شده بود و نیز به دلیل اینکه گفته شد سازنده فیلم یک یهودی آمریکایی‌تبار بوده است و البته به این خاطر که پخش‌کننده آن در اینترنت همان کشیش قرآن‌سوز بود، معترضان مصری سفارت آمریکا در قاهره را برای تجمع خود انتخاب کردند.

تنها ساعتی بعد دامنه اعتراضات به لیبی کشیده شد، اما حکایت لیبی حکایتی متفاوت بود. خشم آنها شکل و شمایل دیگری به خود گرفت. خیلی زود معترضان به سمت سفارت آمریکا حمله‌ور شدند و سه دیپلمات آمریکایی از جمله سفیر این کشور را به قتل رساندند.

این اتفاق سروصدای زیادی به پا کرد و موجب شد که هم مسلمانان دیگر کشورها از جمله افغانستان و پاکستان به خود بیایند و دست به اعتراضات گسترده بزنند و هم کشورهای غربی از جمله ایالات متحده آمریکا به این وقایع واکنش جدی‌تری نشان بدهند.

خیلی زود شخص باراک اوباما ـ رییس‌جمهور فعلی آمریکا ـ در سخنرانی کوتاهی تاکید کرد که پاسخ جدی و سختی به کشته شدن سفیرش در بنغازی خواهد داد و البته اعلام کرد که رابطه خود با لیبی را قطع نخواهد کرد.

هرچند که آمریکا اعلام کرد اهانت به مقدسات ادیان و مذاهب مختلف را نادرست می‌داند و چنین اقداماتی را تائید نمی‌کند اما به نظر می‌رسد که مسلمانان خشمگین، آمریکا را مسبب این اتفاق و همه اتفاقات مشابه می‌دانند.

کم کم هویت سازنده فیلم نیز مشخص شد؛ "سام باسیل" کارگردان این فیلم، یک قبطی مصری است و هم اکنون در ایالت کالیفرنیا زندگی می‌کند. وی به قاچاق مواد مخدر و کلاهبرداری متهم است و ژوئن سال گذشته به طور مشروط از زندان آزاد شد.

براساس اسناد دادگاه آمریکا، باسیل 55 ساله در سال 2010 میلادی به اتهام اختلاس بانکی متهم شناخته و به 21 ماه حبس محکوم شد. براساس این اسناد، وی با گشایش حساب بانکی جعلی و یک عابر بانک با استفاده از شماره‌های امنیتی از بانکی در آمریکا اختلاس کرده بود. وی در ژوئن سال 2011 میلادی از زندان آزاد و کمی بعد در اواخر تابستان همان سال اقدام به تولید این فیلم ویدئویی کرد.

این مرد 55 ساله همچنین به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. علاوه بر این، شرط آزادی وی از زندان داشتن رفتاری مودبانه است. حالا وی تحت بازجویی است، هرچند که طبق قوانین آمریکا نمی‌توانند او را به خاطر ساخت این فیلم محاکمه کنند.

اما چند مساله در این میان حائز اهمیت است. آنطور که از تصاویر مربوط به درگیری ها در برابر سفارت آمریکا در مصر و لیبی برمی‌آید، نشانه هایی مبنی بر حضور نیروها یا لااقل طرفداران القاعده در بین معترضان وجود دارد؛ چنانچه پرچم سیاه رنگی که "لا اله الا الله" بر روی آن حک شده و در تصاویر دیده می شود، درست شبیه به همان پرچم هایی است که القاعده در پیام های ویدئویی خود از آن استفاده می کند.

نکته قابل توجه دیگر این است که نام "بن لادن" رهبر اخیرا کشته‌شده‌ی القاعده بر روی برخی از این پرچم ها و حتی بخشی از دیوار تخریب‌شده‌ی سفارت آمریکا به چشم می خورد. این نشانه ها زمانی بیشتر خودنمایی می کند که بدانیم پخش تریلر 13 دقیقه ای فیلم "بیگناهی مسلمانان" و شروع اعتراضات، در سالگرد حادثه 11 سپتامبر اتفاق افتاد.

حتی اگر تمام این اتفاقات و وجود نشانه هایی مبنی بر حضور القاعده در برخی از این اعتراضات، همه و همه در راستای توطئه های آمریکایی ـ صهیونیستی باشد، کشته شدن سفیر آمریکا به همراه کشته و زخمی شدن چند دیپلمات دیگر این کشور نه تنها اتفاق مبارکی در این شرایط حساس نبود بلکه موجب شد تا کشوری مثل آمریکا که به زعم مسلمانان در ردیف اول متهمان قرار دارد، زبانی درازتر از قبل پیدا کند و سخن از انتقام سخت به میان آورد و برخی دیگر از کشورهای حامی آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز با برجسته کردن این اتفاق بتوانند بار دیگر مسلمانان را به رفتارهای خشونت‌آمیز متهم کنند.

حتی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نشست خبری خود طی روزهای گذشته، به این مساله اشاره و تاکید کرد که خشم مسلمانان از اهانت به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) نمی‌تواند مجوزی برای کشتن سفیر و دیپلماتهای آمریکایی باشد.

سردار سرلشکر جعفری در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری فرانسه مبنی بر اینکه "آیا خشم مسلمانان نسبت به اهانت به پیامبر اسلام، مجوزی برای کشتن دیپلماتهای آمریکا در لیبی می‌شود؟" گفت: قطعا این مساله مجوزی برای کشتن نیست و درست هم نیست اما به هر حال احساسات مسلمانان جریحه‌دار شده است و تنها کاری که می‌توانستند انجام دهند این بود که اعتراضات خود را به سفارتخانه‌ها ببرند. در این اعتراض‌ها خشونت‌هایی نیز اتفاق افتاده است.

از سوی دیگر، طی روزهای گذشته در ایران نیز شاهد بودیم که اقشار مختلف با برگزاری راهپیمایی و تجمع، اعتراض خود به این فیلم موهن را نشان دادند اما مساله باید فراتر از اینها باشد. اصل اتفاق این است که هر از گاهی فیلمی ساخته، کتابی نوشته، سخنرانی‌ای ایراد و تصاویری کشیده می‌شود که در آنها به اسلام و مسلمان یا توهین می‌شود یا واقعیتهای این دین مبین وارونه جلوه داده می‌شود.

حال وظیفه ما چیست؟ آیا باید تنها به همین راهپیمایی‌ها و تجمع‌ها اکتفا کنیم؟ آیا نباید یاد بگیریم که با سخنی قاطع، مستدل و درست، می‌توان سخنی انحرافی را بی‌اثر و حتی گوینده آن سخن را اصلاح کرد؟ آیا اکتفا کردن به برخوردهای قهری یا سلبی مطابق سیره ائمه و بزرگان دین ماست؟ آیا ما پیروان دینی نیستیم که بزرگانش با کفار و مغرضان در یک مجلس مناظره شرکت می‌کردند و با استدلال‌های قوی، تمام نقشه‌های آنها را نقش بر آب می‌کردند؟

وظیفه دستگاههای فرهنگی چیست؟ آیا نباید پس از گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی فیلمی، کتابی، برنامه‌ای تهیه و تولید شود که در آن بتوانیم اسلام واقعی را از انحرافاتی که به نام اسلام رخ می‌دهد منفک و به جهانیان عرضه کنیم؟

به والاترین انسان تاریخ توهین شده، احساسات مسلمانان و حتی برخی غیرمسلمانان جریحه‌دار شده و خشم آنها را برانگیخته است. طبیعی است که راهپیمایی، تجمع و اعتراض شود و اصلا باید که این اعتراضات و این خشم نشان داده شود اما نباید به اینها اکتفا کرد. باید عوامل این فیلم موهن محاکمه شوند ولی شاید تحقق این مطالبه نیز از طریق رفتارهای عقلانی و دیپلماتیک امکان‌پذیر باشد.

منبع : تبیان